کارها و دام های شیطان

کارها و دام هاي شيطان

چکيده: انسان موجودي است مختار و آزاد و مي تواند در انتخاب مسير خويش يکي از دو راه شر و خير را انتخاب کند. اگر راه خير مستقيم را بر گزيند که البته به سعادت و رستگاري نائل مي گردد و اگر راه شر را انتخاب کند خود را به هلاکت و نابودي مي افکند و در اين مسير شيطان دام ها و کمين گاه هاي متعددي دارد و چنان کارهاي خود را بر آدميان زينت مي بخشد که گويي همان راه درست است. دام هاي شيطان بر اساس روحيات و اعتقادات افراد متفاوت است و براي همه افراد بشر يکسان عمل نمي کند از جمله کارهايي که شيطان براي اغواي افراد انجام مي دهد: وسوسه، تسويل، خراب کردن عمل، ايجاد فراموشي در انسان، نزغ و فساد انگيزي، وعده دادن به انسان، مشارکت در اموال و اولاد، نجواي شيطاني، امر به فحشا و منکر، ايجاد دشمني بين مردم، هجوم در وقت احتضار است . و براي بهتر عمل کردن خويش دام هايي را نيز قرار داده است که از جمله آنها: دنيا، هواپرستي، عبادت، زنان، تفرقه و … است که اگر انسان از شر شيطان به خدا پناه نبرد و از استعاذه غافل گردد اسير دام هاي شيطان گشته و خود را به هلاکت مي افکند. کليد واژه ها: شيطان- انسان- دام هاي شيطان- ابليس مقدمه: انسان موجودي مختار است و براي دستيابي به سعادت و رستگاري و کمال خود در دنيا و آخرت همواره در معرض اعمال اراده و انتخاب و تصميم گيري است و او در راه زندگي خويش و در گزينش کارها و نيازهاي خود در لحظه هاي عمر خويش مواجه با وسوسه هاي شياطين است، هرگاه آدمي بتواند با اراده قوي مملو از ايمان اين خواسته ها و اميال را که توسط شيطان به دايره ذهن او هجوم مي آورند قبل از اينکه منجر به عمل شوند تزکيه و تصفيه نمايد و از بين آنها آن را که مطابق عقل و شرع است انجام دهد و از آنکه موافق عقل و شرع نيست خودداري کند به صراط مستقيم که رستگاري و سعادت ابدي است راه مي يابد. انسان همواره در گزينش و انتخاب خود دو راه بيشتر ندارد يکي راه شيطان و گمراهي است و ديگري راه کمال و صراط مستقيم و تمام تلاش شيطان آن است که به سر راه مستقيم بنشيند و به عنوان يک رهزن ماهر نگذارد کسي اين صراط را طي کند. راه شيطان در حقيقت نقطه مقابل صراط مستقيم به خدا پرستي منتهي مي شود و چون حضرت آدم (ع) نشانه انسانيت است، عداوت شيطان هم نسبت به او بدين خاطر است. حضرت آدم نشانه انسانيت است، نه آنکه عداوت شخصي با او داشته باشد. در پايان از خداوند متعال خواستاريم که همه ما را از گمراهي نجات داده و راه مستقيم را به ما بنماياند و ما را از وساوس شياطين جن و انس محفوظ بدارد. اين تاليف گامي است کوچک براي معرفي کارها و دام هاي شيطان و اميد دارم براي خوانندگان فهيم و بصير مفيد واقع شود. تبيين موضوع: واژه شناسي شيطان: دور شده، متمرد، برخي نون شيطان را جزء اصل کلمه مي دانند و آن از شطن يشطن مي باشد و به معناي دور شدن است و بقول برخي نون آن زايد و اصل آن از شاط يشيط است و آن به معناي هلاکت يا شدت و غضب است (1) و معناي لغوي آن «الشطن: طناب و ريسمان دراز، اشطان ،الشطين: دور» (2) مفهوم شناسي: «شيطان معروف به معني هر متمرد و طاغي است اعم از آنکه جن باشد يا انس يا جنبندگان و شيطان وصف است، نه اسم خاص آن روح شر و به مناسبت دوري از خير و از رحمت حق تعالي وصف شيطان بر او اطلاق شده است.» (3) «کارهاي شيطان» شيطان دشمن سعادت انسان است از اين رو در مسير کمين مي کند تا او را فريفته و اغوا کرده به دامش بياندازد. کارها و کمين گاه هاي شيطان متعدد است که به برخي از آنها اشاره مي کنيم. 1- وسوسه: «نخستين کار شيطان وسوسه است که شايد کارهاي ديگر او نيز به همين امر باز مي گردد و اين کاري است که در مورد آدم و حوا عليه السلام انجام داد و باعث خروج آنها از بهشت گرديد.» (4) 2- زينت دادن گناه و کارهاي زشت (تسويل): «از کارهاي ديگر شيطان که سرلوحه برنامه هاي اوست، زينت دادن کارهاي بد در نظر آدميان است يعني بر اثر گناهان بسيار، قلب انسان تيره و سخت و روح آنها انعطاف پذير شده و شيطان با استفاده از روح هواپرستي اعمالش را در نظرش زينت داده و هر عمل زشتي را که انجام دهد زيبا و هر کار خلافي را صواب مي پندارد. زينت 46 مرتبه در قرآن به کار رفته است و بر دو نوع است: ممدوح و مذموم و اکثر قريب به اتفاق آيات در رابطه با زينت مذموم است.» (5) 3- دزدي ايمان و خراب کردن عمل: «کار ديگر شيطان اين است که تا مي تواند نگذارد که فرزندان آدم (ع) کسي به قرب الهي برسد و به مقامات عاليه انساني دست يابد او از همان اول تا قيام قيامت در تلاش است که اصل ايمان را بگيرد وگرنه کاري مي کند که ايمان آدمي را ضعيف و کمتر کند و اگر از راه ايمان نتوانست وارد شود در باب فساد، عمل خودش را انجام مي دهد سپس اگر فرشته، خدمت گزار مقام انسان است، شيطان راهزن اوست.» (6) 4- ايجاد فراموشي در انسان: «کار ديگر شيطان ايجاد فراموشي در انسان است. وسايلي بر مي انگيزد که آدمي غافل شده و ياد خدا را فراموش کند. لحظه اي غفلت از شيطان، غفلت از ياد و ذکر خدا را به دنبال دارد. حضرت يوسف (ع) در تعبير خواب يکي از دو رفيق زندانيش گفته بود: تو به همين زودي آزاد مي شوي و به او سفارش کرد اسمي از حضرت پيش پادشاه بياورد تا بلکه بي گناهي آن اثبات شود ولي آن غلام پس از آزادي فراموش کرد که سفارش يوسف را به گوش پادشاه برساند و اين باعث شد که حضرت به سبب فراموشي چند سال ديگر در زندان بماند.» (7) 5- نزغ و فساد انگيزي: «يکي ديگر از کارهاي پليد شيطان اين است که براي رسيدن به اهداف خود در بين مردم فساد انگيزي مي کند نزغ به معني وارد شدن در کاري به قصد فساد و افساد است و مداخله در امري براي خرابکاري کردن مي باشد. چنانکه در آيه اي ديگر به پيامبر خود به هنگام نزغ شيطان دستور استعاذه مي دهد:» (8) و مي فرمايد: «و اما ينزغنک من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انه سميع عليم.» (9) 6- وعده دادن به انسان: «کار ديگر شيطان وعده دادن به انسان و دعوت کردن او به سوي بدي هاست. «از صحنه هاي دوزخ يکي همين است که چون مردم وارد مي شوند و در مي يابند که جايگاهشان دوزخ است با هم مجادله مي کنند و هر يک مي گويد تقصير ديگري بود و همه مي گويند تقصير شيطان بود و گويي شيطان را به محاکمه مي کشند اما شيطان به آنها مي گويد: من بر شما سلطه اي نداشتم فقط دعوتتان مي کردم و شما هم لبيک مي گفتيد.» پس هر چند که دعوت مردم به وسيله شيطان به سوي شرک و معصيت به اذن خداست ولي صرف دعوت است و تسلط نيست يعني خداوند شيطان را بر ما مسلط نکرده است چون دعوت کردن به کاري حقيقتش تسلط دعوت کننده بر کاري که ديگران را به آن دعوت کرده نمي باشد اگر چه شخص دعوت کننده يک نوع تسلطي بر اصل دعوت پيدا کند. لذا به دنبال نفي سلطنت خويش بر مردم اين نتيجه را مي گيرد که: «فلا تلوموني ولو مرا انفسکم؛ اختيارتان به دست خودتان بود خودتان کرديد که لعنت بر خودتان باد.» (10) 7- مشارکت در اموال و اولاد مردم: «يکي ديگر از کارهاي شيطان مشارکت در اموال و اولاد است «يعني کاري که اموال و اولاد را به حرام آميخته مي کند، چنانکه در قرآن کريم مي خوانيم: «و شارکهم في الاموال و الاولاد؛ در اموال و اولادشان شرکت کن.» (11) «شرکت کردن شيطان با آدمي در مال و فرزند سهم بردن از منفعت و اختصاص است. مثل اينکه آدمي را وادار کند به تحصيل مال که خداوند آن را مايه رفع حاجات آدمي قرار داده از راه حرام: زيرا در اين صورت هم آدمي از آن مال منتفع شده به غرض طبيعي خود نايل مي شود و هم شيطان به غرض خود رسيده است و يا آن که از راه حلال کسب بکند و ليکن در معصيت به کار بزند و در اطاعت خدا صرف نکند، پس هر دو از آن مال منتفع شده اند، با اينکه او از رحمت خدا تهي دست است و يا آن که از راه حرام فرزندي براي آدمي بدنيا آيد و يا از راه حلال به دنيا آيد وليکن به تربيت ديني و صالح تربيتش نکند و به آداب خدايي مودبش نسازد در نتيجه سهمي از آن فرزند را براي شيطان قرار داده و سهمي را براي خودش، و همچنين است چيزهاي ديگر.» (12) 8- نجواي شيطاني: «يکي ديگر از کارهاي شيطان اين است که در خواب يا بيداري به انسان چيزهايي را القا مي کند که وي را محزون نمايد. زيرا وقتي شيطان با کوشش زيادي که در اغواي مومنين از خود نشان مي دهد نتوانست مومن متق از طريق حق و حقيقت منحرف گرداند و حواس او را به خود جذب نمايد در خواب يا در بيداري چيزهايي به قلب وي القا مي کند. به خصوص در خواب که عقل آدمي به طور موقت قوايش را رها مي نمايد و براي استراحت بدن، حواس را به خود وا مي گذارد آن وقت شيطان بيشتر تسلط پيدا مي کند و به طور نجوا چيزهايي را به او القا مي نمايد تا از توجه به حق تعالي او را باز داشته و به خود مشغول دارد.» (13) 9- امر به فحشا و منکر: «يکي ديگر از کارهاي شيطان که بعضي آن را از علائم کارها و وساوس شيطاني محسوب کرده اند امر به فحشا و بدي است. براي مبارزه با اين دسيسه شيطاني بايد نخست وسوسه ها را ريشه کن کند زيرا نفوذ افکار و اعمال شيطاني گاهي به صورت تدريجي و کمرنگ است و اگر در همان گام هاي نخست کنترل نشود، وقتي انسان متوجه مي گردد که کار از کار گذشته است بنابراين هنگامي که نخستين وسوسه هاي اشاعه فحشا يا هر گناه ديگر آشکار مي شود بايد همان جا در مقابل آن ايستاده تا آلودگي گسترش نيابد.» (14) 10- ايجاد دشمني بين مردم با شراب و قمار: «خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد: «يا ايها الذين امنوا ايها الحمد و الميسر و الانصاب و الازلام و حبس من عمل الشيطان …؛اي کساني که ايمان آورده ايد، جز اين نيست که شراب و قمار و بت ها يا سنگ هايي که براي قرباني نصب شده و چوبه هاي ترعه پليد و از عمل شيطان است.» (15) «رجس» و شيطاني بودن شراب و ساير امور مذکر در آيه از اين جهت است که اين ها کار آدمي را به ارتکاب اعمال زشتي که خصوص به شيطان است مي کشانند و شيطان هم جز اين کاري ندارد که وسوسه هاي خود را در دلها راه داده و گمراه کند. پس اينکه گفته شد اين امور از عمل شيطانند يا هم رجس و هم از عمل شيطانند براي اين است که شيطان هيچ غرضي از اين اعمال خود يعني خمرو مسير ندارد، مگر ايجاد دشمني و خشم بين شما و اين که به اين وسيله شما را به تجاوز از حدود خدا و دشمني با يکديگر وادار مي کند و در نتيجه به وسيله همين شراب و قمار و انصاب و ازلام شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد. عمل شيطان و وسوسه هاي او يک ويژگي ها و خصوصياتي دارد که هر کس مي تواند آن را درک کند زيرا انسان ذاتا از آن متنفر است يعني اگر خوب توجه و عنايت نمايد، فطرت آدمي نزديک شدن به آنها را جايز نمي داند و اگر احياناض افرادي هستند که مرتکب اين اعمال شيطاني مي شوند به خاطر پيروي از اوامر شيطان و اطاعت از نفس است.» (16) 11- هجوم در وقت احتضار: «يکي ديگر از کارهايي که شيطان سعي و تلاش بسياري را صرف آن مي کند اين است که در وقت احتضار انسان را وادار به کفر مي کند و در دينش تشکيک بيندازد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايد: « هيچ کس در زمان حضور مرگ نيست مگر اين که ابليس بعضي از شياطين را بر او موکل مي کند تا او را به کفر وادار کنند و در دينش تشکيک بيندازند تا اين که روح از بدنش مفارقت کند اگر محتضر مومن باشد قدرت ندارد ايمان او را زايل کند و يا او را به شک بيندازد پس در هنگام مرگ شخص محتضر کلمه شهادتين را به ايشان تلقين کنيد تا آن که روح جدا شود.» (17) دام هاي شيطان دام سخت است مگر ياد شود لطف خداي ورنه آدم نبرد صرفه ز شيطان رجيم گناه، دام شيطان است و شيطان صياد دل آدمي. صياد اگر بخواهد ماهي بگيرد قلب به کار مي برد و اگر بخواهد دسته جمعي ماهي بگيرد تور به دريا مي اندازد و تور شيطان همان ايجاد شبکه ها و باندها و باند بازي است. 1- دنيا: يکي از راه هاي فراگير و مستحکم شيطان، دنيا است. «اما مراد از دنيا چيست؟ انسان دو دنيا دارد: يکي ممدوح و يکي مذموم. يکي پسنديده و ديگري ناپسند. دنياي ممدوح يعني آن اموري که انسان را از اطاعت خدا و دوستي او و تحصيل آخرت باز دارد در مقابل هر چه باعث رضا و خشنودي خداي سبحان شود و سبب تقرب و نزديکي به حق تعالي گردد، آخرت است اگر چه به حسب ظاهر از دنيا باشد مثل تجارت، زراعت و … پس علاقه سرچشمه هر خطا و گناهي است مراد دنياي مذموم و ناپسند است و اگر در بعضي روايات به عنوان مزرعي آخرت معرفي شده است مقصود دنياي ممدوح است. پس بايد بينش خود را نسبت به دنيا يک بينش قرآني کنيم و بدانيم که هر چه تعلق خاطر براي ما به وجود آورد و از خداوند دور و غافل گرداند، دنياست.» (18) 2- هوا پرستي، موثرترين راه نفوذ شيطان: يکي از مهم ترين ابزار کار شيطان هواپرستي است. «زيرا تا پايگاهي در درون انسان وجود نداشته باشد شيطان قدرت بر وسوسه گري ندارد و پايگاه شيطان چيزي جز هوا پرستي نيست، همان چيزي که خود شيطان به خاطر آن سقوط کرد و از صف فرشتگان و مقام قرب الهي طرد شد. اگر اين شيطان درون با آن شيطان برون هماهنگ نشود و در را براي وارد شدن او نگشايد و خير مقدم نگويد وارد شدن او غير ممکن است.» (19) 3- گاهي از راه عبادت فريب مي دهد: يکي ديگر از دام هاي شيطان که در واقع از خطرناک ترين آنها محسوب مي شود اين است که راه عبادت انسان را از مسير حق و توجه به خداوند منحرف کرده و دور مي گرداند «يعني گاهي شيطان کلاه سر آدمي مي گذارد به طوري که انسان مي فهمد تا وقتي که کار از کار بگذرد. از اين راه مقدسي او را به امور مباح وا مي دارد تا به حرام و سپس به کفر بکشاند. از اين رو بايد همواره به خدا پناه برد و از دام هاي او آگاهانه خارج شد. بنابراين بايد کاملاً هوشيار باشيم که به اين دام خطرناک و مهلک شيطاني نيفتيم و متوجه باشيم که گاهي ممکن است شيطان دستور به عبادت و نماز و دعا بدهد در اين جا انسان مومن فريب شيطان را نمي خورد و مي داند اگر عبادت و نمازي هم بايد انجام دهد به دستور محض اطاعت امر خداوند باشد تا بتواند عروج کرده و به مقامات معنوي دست يابد.» (20) 4- زنان: يکي از دام هاي نيرومند شيطان زنان هستند چنانکه پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «النساء جعله الشيطان؛ زنان دام هاي شيطانند.» (21) «از اين رو قرار گرفتن زن و مرد نا محرم در يک اتاق و فضاي خالي از غير، نهي شديدي شده است. البته اين پيدا است که مراد اين نيست که حقيقت «زن» زير سوال برود زيرا زن مظهر جمال الهي است و از دامان پاک بعضي از زنان مردان بزرگي الهي رشد کردند و دشمنان سرسخت شيطان و دوستدار حقيقي حضرت حق شدند. بلکه منظور اين است که چون مردان به جنس مخالف خود کشش دارند، شيطان ايشان را به برخي از زنان مفتون مي سازد و آنها را در نظرشان جلوه مي دهد و با فريب دادنشان به محرمات مي اندازد. پس خطرناک ترين دام شيطان جنس زن است مگر زن هايي که عمري مردانه با ابليس مبارزه کرده باشند.» (22) 5- جلوگيري از نيکي به مومنين: «کسي که مي خواهد عمل خيري درباره برادر ديني خود انجام دهد شيطان دام خود را مي گستراند و او را وسوسه مي کند که مگر او براي توجه کرده که مي خواهي تلافي کند؟ و يا آن که تو خودت امروز بيش از او محتاج اين پول و يا هر چه مورد نظر انسان است هستي بايد توجه داشت که اينگونه اتفاق ها دام هاي شيطان است مبادا پاي خود را در اين دام ها بگذاريم.» (23) 6- دامي براي قضاي کردن نماز: در حديثي آمده است که: «از تورهاي شيطان خوابيدن است تا اينکه نماز واجب از انسان فوت شود. اين هم دامي است که بسياري از انسان هاي مسلمان گرفتارش مي شوند به خصوص جوانان و به ويژه در شب هاي کوتاه بهار در حاليکه شب را دير خوابيده باشند در آن هنگام شيطان دام خود را مي گستراند و آن قدر وسوسه مي کند تا بستر نرم را ترک نکند و نماز واجب الهي از او فوت شود.» (24) 7- تفرقه: يکي ديگر از دام ها و راه هاي فريب شيطان تفرقه است. «شيطان هيچ راه و رخنه اي مطمئن تر و موثرتر از ايجاد جدايي بين انسان ها ندارد. هر وقت مي خواهد و انسان را صيد کند اول آن دو را از هم جدا مي کند. شما هر وقت مي خواهيد ناني را مصرف کنيد اول لقمه لقمه اش مي کنيد تا از گلويتان پايين برود. تفرقه مي اندازيد در يک دانه نان و آن را به سي چهل لقمه تقسيم مي کنيد و بعد لقمه اي مي دهيد به دندان او را مي کوبيد و له مي-کنيد بعد به شکلي که خودش مي خواهد در مي آورد تا بتواند ببلعيد. قدم اول خوردن تکه کردن است هر چيز را که نتوانستيد تکه کنيد نخوريد. شيطان هم چنين عمل مي کند و اگر نتوانست جمعيتي را تکه تکه کند مايوس مي شود و مي رود.» (25) حضرت يحيي و دام هاي شيطان رسول خدا فرمود: ابليس نزد انبياء مي آمد و با آنها از زمان نوح تا عيسي به گفتگو مي نشست، اما با يحيي انس و آمد و شد بيشتري داشت. روزي بر يحيي وارد شد. وقتي که مي خواست باز گردد يحيي به او گفت: اي ابا مره! مرا به تو حاجتي است، گفت بگو: يحيي گفت: مي خواهم تو با همان شکل و شمائل واقعي خود نزد من بيايي … ابليس فردا آمد و در برابر يحيي ظاهر شد، او چهره اي واژگونه و مسخ شده اي را در مقابل خود يافت که داراي قيافه اي دهشت آور، و پيکرش مانند خوکان و صورتش به سان بوزينگان است، شکاف چشمان و دهان او از طول و به طرف سر تعبيه شده و سراسر دندانش استخواني يکپارچه است و چانه و فک ندارد و موي سرش به سوي پشت و داراي چهار دست، دو دست در شانه و دو دست در پلو، انگشتانش به طرف پشت و زانوهايش به طرف جلو دستش انگشتي است، گونه اش پيدا و يک تخته و سوراخ هاي بيني به طرف بالا و داراي خرطومي به سان مرغان پرندگان، چهره اش در مقا و چپ چشم و گنگ و خميده و وبالي بر تن دارد و پيراهن در بر کرده است که مانند مجوس کمربندي در ميان دارد و کوزه هايي کوچک از آن آويزان مي باشد. جرس و زنگي در دست و خودي بر سر دارد که بر فراز آن آهني مستطيل و خميده کج قرار گرفته است. از يحيي پيغمبر نقل شده است که روزي ابليس را ديد و از او پرسيد: آيا تا کنون هيچ به من دست يافته اي؟ گفت نه، ولي در تو خصلتي است که من آن را دوست دارم، پرسيد آن کدام است؟ گفت: تو مرد پرخوري هستني و وقتي که افطار مي کني سنگين مي شوي، و به همين سنگين، تو را مقداري از نماز و شب زنده داري باز مي دارد، و من به همين خوشحال مي شوم. يحيي گفت: حال که چنين است من هم با خدا عهد مي بندم تا چندي که زنده ام هيچ وقت خود را از غذا سير نکنم ابليس گفت: من نيز با خدا عهد مي بندم تا چندي که زنده ام نسبت به احدي خيرخواهي نکنم. اين را گفت و از نزد يحيي بيرون رفت، و ديگر به سراغ او نيامد. «و ما انسانيه الا الشيطان» (سوره کهف، آيه 63) ليکن اين دست اندازهاي شيطان و امثال آن بجز آزار دادن انبياء اثري ديگر ندارد، و اما تصرف در نفوس انبياء محال است. چون انبياء از چنين خطرهايي معصوم و مصونند.» (26) راه هاي مبارزه با شيطان 1- استعاذه: «انسان هميشه با افکار دروني و وسوسه هاي شيطاني محاصره شده است اين افکار به هم ميآميزد و بر جلب انسان فشار مي آورد. وقتي راه گريزي از اين افکار به سوي خدا نيابد حيات و زندگي او تباه گشته و روانش تيره و تار مي شود و راه هدايت را گم مي کند از اين رو ضروري است که انسان به نبرد با هواهاي نفساني و وسوسه هاي شيطاني برخيزد و به پروردگار خود باز گردد تا او را از اين ورطه مهلک و خطرناک نجات بخشد و چنانکه در قرآن کريم آمده است«و اما ينزغنک من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انه سميع عليم» (27) و اگر انگيزش و وسوسه اي از شيطان، تو را برانگيزد پس به خدا پناهنده شو. که او شنواي داناست. استعاذه يعني: پناهنده شدن به خداوند از شر شيطان و گفتن «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» استعاذه عبارت است از گريز از شيطان و دعا به درگاه خداست که انسان را از گرفتار شدن در چنگال شيطان و صدمه ديدن از نيرنگ هاي او نجات مي بخشد، زيرا شيطان عامل هر گناهي و منشاء هر نوع گمراهي و انگيزه عام دردهاست. استعاذه و پناه بردن به خدا، طريق امن و آرامش انسان در دنيا و آخرت و گذرگاهي فراسوي سلامت و روان است.» (28) لازم به ذکر است که استعاذه امر معنوي حقيقي است که اين لفظ کاشف از آن است اگر حال استعاذه باشد گفتن اعوذ بالله نافع است وگر نه گاه مي شود که خود همين استعاذه مسخر و ملعبه شيطان است که خودش به زبان انسان جاري کرده است. بنا به تفسيري: «الف» «لام» در کلمه «الشيطان» براي بيان جنس است. يعني مراد از استعاذه پناه بردن به شياطين جن و انس است که گاهي مانع از سفر روحاني انسان شده و خار طريق مي گردند. مخفي نماند که استعاذه قبل از شروع به قرائت قرآن چه در نماز و چه در غير نماز مستحب است.» (29) «ابو حامد مي گويد: هنگامي که مي گويي: «اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» بدان که شيطان دشمن توست و در کمينت نشسته تا قلبت را از سوي خدا به جهات ديگر برگرداند، چون خودش به خاطر اينکه يک سجده را ترک کرد، ملعون و مطرود شد و اکنون حسادت مي ورزد که تو را در اين حالت لذت بخش مناجات و سجده هاي روح بخشت در پيشگاه خداي تعالي مي بيند. پس اگر واقعاً مي خواهي از دست شيطان به خدا پناه ببري راهش اين است که هر چه را او دوست مي دارد ترک کني و آنچه را که خدا دوست مي دارد، انجام دهي و گرنه با گفتن يک کلمه بدون عمل از کيد مصون نمي ماني. کسي که در معرض حمله درنده يا دشمني واقع شده اگر جان خود را دوست دارد بايد به مکان امني بگريزد و گرنه اگر هزار بار بگويد از دست تو به اين قلعه محکم پناه مي برم ولي از جايش حرکت نکند به حالش سودي ندارد. همينطور کسي که از شهواتش که محبوب شيطان و مبغوض رحمان هستند پيروي مي کند به مجرد قول اعوذ بالله نمي تواند خود را از دست شيطان رها کند بلکه ناگزير است قولش را با عملش مقرون کند و به قلعه محکم خدا پناه ببرد. قلعه انس خدا کلمه طيبه «لا اله الا الله» است زيرا بنا به روايت نبي اکرم (ص) خداي تعالي فرموده:«لا اله الا الله» و کسي که خود را به قلعه انس الهي پناهنده مي کند معبودش جز او نيست، اما کسي که هواي نفسش را معبود قرار داده در معرض تاخت و تاز شيطان است نه در قلعه خدا» (30) «لازم به ذکر است از ميان تمام صفات شيطان، مطرود بودن او مطرح شده و اين ما را به ياد استکبارش در مقابل دعوت خداوند به سجود و خضوع در مقابل آدم مي اندازد اين استکبار سبب شد که ميان شيطان و درک حقايق حجايي بر قرار گردد. قرآن گويا با تفسير «رجيم» مي خواهد اين واقعيت را تفهيم کند که به هنگام تلاوت قرآن استکبار و غرور و تعصب را از خود دور کنيد تا سرنوشتي همچون شيطان رجيم پيدا نکنيد و به جاي درک حقيقت در پرتگاه کفر و بي ايماني سقوط نکنيد.» (31) 2- بسم الله، و رفع شيطان: «يکي از عواملي که مي تواند هم در جهت پيشگيري و هم براي درمان جان آدمي بسيار مفيد و موثر باشد اين است که انسان در ابتدا و آغاز هر کاري بگويد: «بسم الله الرحمن الرحيم» و در صورتي که بر آن مداومت شود و هيچ گاه فراموش نگردد اين درس را به انسان مي دهد که کاري که با نام خدا آغاز شود نبايد با آلودگي ها و وساوس شيطاني و خاطر نفساني همراه باشد و نيز به او القا مي شود که استعانت فقط به درگاه خداوند شايسته است. بسم الله نه تنها در رفع و جلوگيري از شيطان مفيد است بلکه در رفع و دور کردن او نيز بسيار موثر است.» (32) 3- نماز: يکي از عوامل دفع شيطان نماز است. «نماز اگر با آداب و شرايط آن اقامه شود نمازگزار را به عالم پاکي و قداست بالا برده و غل و زنجير دنيا و دامهاي شيطان را از پاي او پاره مي کند و نيز اگر ازر روي صداقت به جا آورده شود در راندن شيطان و زدودن غبار و زنگار گناه از آيينه دل نقش ويژه اي دارد. در قرآن کريم به مومنين سفارش شده است که در هنگام هجوم گرفتاري ها و حمله جنود شيطاني و خاطرات نفساني از نماز و روزه مدد بگيرند و خود را از آن ها خلاص بخشند.» (33) «خصوع و خشوع و حضور قلب: «افعال نماز بمنزله ظرفي است که هدف نماز در آن جاي گرفته است، بنابراين بجا آوردن نماز در حال غفلت از هدف آن، ظرفي را ماند که بي محتوا است و همانطور که انسان به ظرف خالي توجه ندارد، خدا را به نمازي که در آن توجه به هدف نباشد عنايتي نيست، لذا آيات و روايات بسياري در اين مورد وارد شده که ما به مناسبت حال تعدادي از آنها را ذکر مي کنيم.» (34) 4- روزه: «روزه نيز از جمله عواملي است «که هم باعث مي شود روزه دار خود را از نيرنگ هاي شيطان درون و بيرون حفظ کند و هم مي تواند اگر مورد هجوم او قرار گرفته و گرفتار شده است با روزه حقيقي از مملکت دل بيرون براند. آري انسان روزه دار وقتي روزه کامل گرفت و از خواسته هاي نفس به خاطر خدا اطاعت امر الهي چشم پوشي کرد و زبان را از آنچه نبايد بگويد و همچنين گوشش، چشم و دست و پا را و دل و جان را از آنچه نبايد مشغولش داشت حفظ نمود تمام راه هاي فريب کاري شيطان را بسته و او را با پيروزي خود در اين مبارزه رو سياه و شرمسار مي کند» (35) 5- استغفار و توبه يکي ديگر از راه هاي مبارزه با شيطان رجيم، استغفار و توبه است «امر به استغفار و توبه با هم فرق دارند، اما به لحاظ نزديک بودن اين دو مقوله در يک جا آورديم وقتي انسان از کاري که مرتکب شده است پشيمان مي شود و با استغفار و طلب آمرزش از خداوند، توبه و بازگشت مي نمايد. و پيمان مي بندد که ديگر به سوي خطاها و گناهان گذشته باز نگردد و آنچه را انجام نداده از طاعت انجام دهد، ضربه بزرگي به شيطان وارد مي کند.» (36) «بازگشت از گناه را «توبه» مي گويند. اما در اينجا توضيح بيشتري لازم مي نمايد. از نظر شرع مقدس افعال بندگان بر پنج قسم مي باشد: 1- فعلي را که بايد انجام داد و ترک آن جايز نيست، «واجب» گويند. 2- فعلي را که نبايد انجام داد، «حرام» گويند. 3- فعلي را که به جا آوردن آن، از ترکش بهتر باشد، «مستحب» نامند. 4- فعلي را که ترک آن از انجامش بهتر باشد، «مکروه» خوانند. 5- افعالي که به جاي آوردن و ترک آنها، مساوي باشد، «مباح» گويند. توبه در دو قسم اول، لازم الاجراست، يعني اگر کسي واجبي را ترک کرده، و يا حرامي را مرتکب شده باشد، بايد «توبه» کند. توبه، بر سه قسم است: 1- توبه عام، که توبه از ترک واجب و ارتکاب حرام است، بر همه بندگان واجب مي باشد. درباره اينان آمده است: «وَ مَن لَم يَتُب فَاُولئِکَ هُمُ الظّالِمُون؛ و هر که از گناه بازگشت نکند، پس آنان ستمکارانند بر نفس خود.» 2- توبه خاص، که توبه از ارتکاب مکروهات و ترک مستحبات، و ترک اولي است، مانند توبه حضرت آدم (ع) و انبياء سلف. 3- توبه اخصّ الخاص، که توبه از به جا آوردن مباحات است، مانند توبه و استغفارهاي خاتم الانبياء (صلي الله عليه و اله) و اوصياء گرامي آن حضرت، و برجستگان از اولياء الله. آيه شريفه «لَقَد تابَ الله عَلي النّبي …» اشاره به اين معنا است.» (37) 6- دعا: يکي از مهمترين راه هاي مبارزه با شيطان، مسلح شدن به سلاح دعا است. «يک مومن در مواقع بلا و مصيبت و نيز هنگام مکر شيطان دست به دعا مي زند مانند کسي که هنگام ديدن دشمن دست به سلاح و شمشيري مي زند آري دعا يکي از بهترين عبادت ها و موجب استکمال نفس و قرب به خدا و دوري شيطان مي شود بنده خدا بايد دعا کند زيرا در تمام وجود به خدا نياز دارد بلکه عين فقر و نياز است و اگر يک لحظه فيض خدا قطع شود پوچ و نابود خواهد شد.» (38) 7- ذکر و ياد خدا: ذکر و ياد خداوند در همه حال، عاملي است براي حايل شدن بين انسان و وساوس شيطاني و در نهايت دوري از گناهان و خطاها «زيرا اگر انسان بتواند خود را در محضر حق تعالي ببيند و از او جدا نشود با ذکر الله اطمينان قلب پيدا مي کند و قلب مطمئن آن قلبي است که با وساوس و خواطر منتصب نمي شود و داراي آرامش است. ذکر و ياد خدا موجب ناراحتي و دلسردي شيطان مي شود. عوامل زياد ديگري وجود دارد که انسان را در راه مبارزه با شيطان ياري مي دهند. مانند صدقه دادن، خواندن آيه الکرسي، عمل صالح، خواندن تسبيح حضرت زهرا، قرائت سوره توحيد و قدر، قرائت قرآن، ذکر «لا حول ولا قوه الا بالله» ماه رمضان و …» (39) راه تسلط بر شيطان مسلم است که شيطان و غير شيطان جنود الهي هستند و اگر کسي بخواهد بر شيطان مسلط شود بايد به درگاه خدا ناله و تضرع کند، خود را نبيند و خدا را ببيند تا بتواند از اين سلاح نيرومند استفاده کرده و شيطان را رام خود کند. آن بنده شايسته اي که خود را با خداي خويش سرگرم سازد و به غير او بي توجه باشد مي تواند در برابر وسوسه هاي شيطاني مقاومت کند و نيروي خود را در نبرد و پيکار با شيطان از نور الهي دريافت نمايد. از اين رو راهي که انسان را براي محار و پيکار با شيطان به پيروزي مي رساند بر اين استوانه ها استوار است: پناه بردن به خداوند در ظاهر و باطن، سير و سلوک در طريق سلامت و استقامت، ثبات و پايداري بر دين و عقيده و مذهب خود، مراقبت در انجام تکاليف شرعي، پيروي از الگوي شايسته تقرب و نزديکي خداوند از راه ذکر و عبادت و انجام آداب مستحب کوشش و مجاهدت براي خدا و در راه او که از طريق عمل به طاعات و تربيت نفس و تمرين و تکمين آن امکان پذير است. همچنين دعايي از صحيفه سجاديه، براي دوري شيطان از راه هاي ديگري است براي دوري محبين از شيطان لعين و رجيم. نتيجه گيري شيطان موجودي است قسم خورده براي گمراهي و اغواي انسان ها و براي اين کار در مسير تمامي آدميان کمين مي کند: الا عباد الله المخلصين. دام هايي که شيطان براي فريب آدميان به کار مي برد بسيار زياد است، درست است که در متن مقاله مطالبي به عنوان کارها و دامهاي شيطان از نظر نويسندگان بيان گرديد اما واقعيت اين است که تمامي گناهان از شيطان سرچشمه مي گيرد و مي توان به طور کلي بيان کرد که تمام گناهان جزء دام هاي شيطان به حساب مي آيد. هر گناه دامي است براي به هلاکت انداختن انسانها مثل تکبر، حسد، دروغ، غيبت، نگاه به نامحرم، و … مطالبي که بيان گرديد در حقيقت سر فصل هايي کلي است از دام ها و کارهاي شيطان و خواننده فهيم خود به اين مطلب پي مي برد که تمامي گناهان را به نوعي مي توان جزء فريب هاي شيطان به حساب آورد. به هر حال پس از آنکه با اين مسائل آشنا شديم نوبت به راه هاي مبارزه با شيطان مي رسد، راه هاي مبارزه با شيطان نيز فراوان است و در روايات و احاديث فراوان به آن اشاره شده و در اين تحقيق مختصراً به آنها اشاره شده است. از جمله «استعاذه، بسم الله، دعا و …» که با تقويت اين امور در زندگي بر شيطان فائق خواهيم آمد. پي نوشت ها: 1- سيد علي اکبر قرشي، قاموس قرآن، ج 4، ص 32 2- لويس، معروف المنجد، مترجم مصطفي رحيمي اردستاني، ج 1، ص 541 3- سيد علي اکبر، قرشي، همان ، ص 33 4- عليرضا رجالي تهراني، جن و شيطان، ص 56 5- همان پيشين، ص 57 6- همان پيشين، ص 60 7- همان پيشين، همانجا 8- همان پيشين، ص 62 9- قران كريم ، سوره اعراف، آيه 200 10- سوره ابراهيم، آيه 22 11- محسن، غفاري، ابليس نامه، ص 32 12- سوره اسراء، آيه 65 13- محسن غفاري، همان، ص 38 14- رقيه يعقوبي، دنياي شگفت جن ابليس شيطان، ص 80 15- عليرضا رجالي تهراني، همان، ص 63 16- سوره مائده، آيه 90 17- عليرضا رجالي تهراني، همان، ص 65(به نقل از وسائل الشيعه، ج 2، ص 663) 18- کريم برزگر، شيطان شناسي، ص 123 19- همان پيشين، ص 126 20- همان پيشين، ص 128 21- نهج الفصاحه، ص 635، ح 3153 22- محمد نصيري، شيطان دشمن ديرينه انسان، ص 108 23- همان پيشين، ص 112 (برداشت آزاد) 24- عليرضا رجالي تهراني، همان، ص 70 25- محمد نصيري، همان، ص 110 26- رقيه يعقوبي، همان، ص 95.96 27- سوره اعراف، آيه 200 28- عليرضا رجالي تهراني، همان، ص 83. 29- هاشم رسولي محلاتي، چهل حديث، ص 206 30- عبدالله شبر، اخلاق، ص 75.76 31- رقيه يعقوبي، همان، ص 97 32- عليرضا رجالي تهراني، همان، ص 90 33- همان ، ص 93 34- عبدالله شبر، همان، ص 77 35- هاشم رسولي محلاتي، همان، ص 208 36- محمدنصيري، همان، ص 53 37- ابراهيم غفاري، آيين نيايش، ص 157 38- همان ، ص 160 39- همان ، ص 168

http://old.ido.ir/a.aspx?a=1391040409

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.