بصیرت سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری
بصیرت سیاسی از دیدگاه مقام معظم رهبری
مقدمه:
«اگر اعلم علما هم باشید و زمانتان را نشناسید و ندانید ترفندهای استكبار و نیز مشكلات جامعه چیست، نمیتوانید برای جامعه اسلامیتان مفید واقع شوید.»این گوشهای از بیانات رهبر معظم انقلاب در باب اهمیت بصیرت بود كه ایشان بارها و بارها بر آن تكیه و تاكید داشتند؛ چرا كه بصیرت و علم به زمان برای هر كس بویژه یك عالم لازم است و بیآگاهی علما به حقایق جریانات جهان در طول تاریخ تشیع بخصوص در 200 سال اخیر مشكلات بزرگی را به وجود آورده و ضربه سنگینی را از این ناحیه وارد كرده است.
یكی از موضوعاتی كه رهبر حكیم و فرزانه انقلاب اسلامی ، حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) همواره به ویژه طی چند ماه اخیر در بیشتر فرمایشاتشان به طور جدی بر آن تاكید داشته اند ،مفهوم «بصیرت »و ضرورت برخورداری و بهره مندی از آن به عنوان «تنها راه برای گمراه نشدن در گردو غبار ایجاد شده بر اثر فتنه » است.
از همین روست كه رهبری انقلاب داشتن بصیرت كامل نسبت به دشمن را تنها راه نجات كشورهای اسلامی از زورگویی، اشغال و سلطهگری استكبار جهانی و بازگشت به اسلام ناب محمدی میدانند و تاكیددارند ملتهای مسلمان باید ترفندهای استكبار را درك كنند.
با بررسی اجمالی حوادث و مشاهده فراز و فرود های تاریخ اسلام از دوران پیامبر اعظم (ص) و ائمه معصومین (ع) تا انقلاب اسلامی و دوران حاضر ،آنچه بیش از هر عاملی در رسیدن یا نرسیدن به پیروزی و موفقیت تاثیر داشته، میزان بهره مندی و برخورداری مردم و نخبگان از «بصیرت» بوده است . به این معنی كه در هر برهه ای كه مردم و نخبگان جامعه از بصیرت بهره برده اند ، راه درست انتخاب شده و امور به نحو احسن پیش رفته است و برعكس در مواقعی كه مردم بدون بصیرت عمل كرده اند، هم خودشان و هم جامعه را با مشكلاتی روبرو كرده اند.به جرات می توان گفت دلیل همه انحرافات سیاسی و اعتقادی كه تاكنون امت ها با آن روبرو بوده اند و بعضاً به نابودی و انحطاط آنان نیز منجر شده، رفتارها ، تصمیم گیریها و موضع گیریهای بدون بصیرت بوده است .
در این نوشتار تلاش می شود درباره مفهوم بصیرت ، موانع و راه های كسب آن ،بصیرت به عنوان قدرت پرواز انسانها و جوامع بشری از مشكلات و انحطاطات و همچنین بصیرت از نگاه رهبر معظم انقلاب مواردی را یادآوری كنیم .
مفهوم بصیرت
بصیرت دانایی صرف نیست بلكه دانایی همراه با باور وایمان است از این رو موجب هدایت و حركت است در حالیكه علم همواره مقرون باور قلبی نبوده و در نتیجه لزوما مایه عمل به مقتضاتش نیست.
به عنوان نمونه خیلی از مردم می دانند سیگار برای انسان زیان بار است ولی به دلیل اینكه به مضرات آن باور ندارند واز آن استفاده می كنند حتی برخی پزشكان به انواع مواد مخدر معتاد می باشندتقریبا هر انسان الهی می داند روزی این جهان را ترك وبه عالم برزخ و حساب سفر خواهد كردو آنجا یك یك اعمالش مورد ارزیابی قرار گرفته و جزا و پاداش به آن تعلق می گیرد اما از آنجایی كه این بینش د ر بسیاری از مردم از ساحت ذهن به ساحت قلب رسوخ نكرده و به ایمان باطنی تبدیل نگردیده موجب تقوی و پرهیزگاری نمی شود ولی علم مقرون با اعتقاد قلبی مایه حركت و عمل می گردد واز این روست كه بصیرت موجب هدایت بوده انسان را از غفلت بیدار می كند انسان بصیر به كمك این قوه از خطر گمراهی و فریب خوردن در امور و موضعگیری غافلانه و حساب نشده در امان است بصیرت مانند سپری است كه در هنگام فتنه هاومواقف خطرناك انسان را مصون و محفوظ نگه می دارد.شاید از این روست كه زره و لباس محافظ جنگی را بصیرت نامیده اند چون انسان را از شمشیرها و ضربه های نابهنگام و غافلانه حفظ می كند.
ناگفته نماند از لوازم بصیرت زیركی و فطانت است زیرا وقتی آدمی به روشنی از جوانب مسائل پیش رویش اطلاع داشته باشد نقطه ابهامی برایش باقی نمی ماند تامانع برخورد صحیح با آن شود.بنابراین با درایت و زیركی بیشتر وارد عمل خواهد شد.
آری جامعه بدون بصیرت كور است و همچون كوران اعمال متناقض از خود نشان می دهد گاه كاهی را به كوهی بخشیده و گاهی كوهی را به كاهی نمی بخشد هرگز قابل اعتماد نیست در حساسترین لحظات بخاطر عدم درك موقعیت خود پیشوای بصیرش را تنها می گذارد وجودشان كالعدم و حیاتشان مساوی مماتشان و حضورشان در كنار پیشوای بیدار عدم حضور است از این رو امیر مؤمنان در وصف شان فرمود::الشاهده ابدانهم الغائبه عنهم عقولهم بدنهایشان حاضر ولی عقلهایشان غائب است.
آنان بدلیل كوردلی و ناتوانی در تحلیل مسائل و شناخت حق وباطل از روی هواهای خود حكم می كنند و از آنجا كه هواهای نفسانی به تعداد افراد جامعه متفاوت بوده و در زمانهای مختلف تغییر می كنند چنین جامعه ای ثبات خودرا از دست می دهد هر دسته ای خواسته ای متفاوت با دیگران دارد و هر روز چیزی غیر از مطلوب دیروز می طلبد یك روز عده ای خواهان جنگ با دشمن و روز دیگر عده ای دیگر خواهان صلح و روز سوم هر دو از خواسته خود دست بر می دارند.بنابراین مشكل عدم بصیرت از مشكلات خطر آفرین است كه روند اصلاح جامعه را متوقف می كند به طوری كه اگر برترین رهبران عالم هم در راس چنین جامعه ای قرار گیرند از رفتار متناقض و كردار حیرت انگیز مردم زمین گیر می شوند كما اینكه حضرت در مورد مردم زمان حكومتش فرمودند::المختلفه اهواوهم المبتلی بهم امراوهم امیالشان متفاوت و زمامدارانشان به بلای آنها گرفتارند.
موانع كسب بصیرت
برخی از امور و گرایش ها در وجود انسان مانع از بصیرت یافتن وی می گردد بگونه ایكه با وجود یقین به حقانیت موضوعی ، آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو می بندد كه در اینجا به دو مورد اشاره می كنیم :
1.دلبستگی به دنیا :
حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید : انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته…
بدرستی كه دنیا خانه محنتهاست، و جایگاه فتنه هاست، كسی كه طلب كند آن را هلاكش كند؛ و كسی كه به دنبالش نباشد را ، با او بنیكوئی همراهی كند ؛ و هر كه نظر كند بسوی آن ، كور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد)….(شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحكم ج 2 ص 637(
2.گرفتار شدن به شهوات و لذت ها
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : ذا أبصرت العین الشّهوه عم ی القلب عن العاق به (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت كار كور گردد . (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص305)
لذا می بینیم مقام معظم رهبری در سخنرانی های مكرر خود نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده و در یكی از این سخنرانی ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست اندلسی كردن ایران است (مقام معظم رهبری، 6 فروردین 1381)چراكه وقتی جامعه ای مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونی از دست می دهد و همچون اندلس ممكن است كشور را تقدیم كفار نماید .
راه های عملی كسب بصیرت
در این خصوص نیز در روایات ما راهكارهای متعددی مطرح گردیده كه به برخی از آنها اشاره می نمائیم :
1.شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است كه بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر كسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند كسی است كه به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداه 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحكم الزاهره با ترجمه انصاری ص 108)
لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهكار اصلی و مهمی است كه می تواند انسان را به بصیرت برساند.
در اینجا لازم به ذكر است كه بر اساس مبانی اعتقادی شیعه هر كسی لیاقت قرار گرفتن در رأس حكومت را ندارد ، بلكه آن كسی شایستگی قرار گرفتن در راس حكومت را دارد كه بدون انگیزه های فردی و دنیایی و با پشتوانه الهی در مسیر پیاده نمودن احكام خدا قدم بردارد لذا این مسئولیت در مرتبه اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار(علیهم السلام ) و در دوران غیبت بر عهده ولی فقیه گذاشته شده است .
2.داشتن فكر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل
از دیگر اموریكه انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .
علی علیه السلام در این باره می فرماید : أفك ر تستبص ر. فكر كن تا بصیرت یابی. لا بص یره ل من لا ف كر له. نیست بصیرتی از برای كسی كه نباشد فكری از برای او. (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص : 57)
البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن كه اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح كسب نموده سپس نسبت به آنها فكر و تجزیه و تحلیل نمود .
3. دوراندیشی در امور
از دیگر اموریكه موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : من استقبل الأمور أبصر (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص : 57) هر كه از قبل پیش بینی كند و به پیشواز كارها برود (نسبت به امور دور اندیشی كند) بینا گردد .
4. پیروی از عالمان وارسته
امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید: قال محمّد بن علیّ الباقر (ع )… العال م معه شمعهأ تز یل ظلمه الجهل و الحیره فكلّ من أضاءت له فخرج ب ها م ن حیره أو نجا ب ها م ن جهل …. )الحتجاج علی أهل اللجاج ج 1 ص17)
عالم مانند كسی است كه به همراه خود شمعی دارد كه بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر كس كه به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد .
5. رعایت ایمان و تقوای الهی
یكی دیگر از راهكارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا كه خداوند متعال می فرماید :«ان تتقوا الله یجعل لكم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می كند» (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای كه انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن كریم در این باره می فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی كه شیطانی پیرامون حریم آنها گردش كند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند.»
6.عبرت گرفتن از مسائل گوناگون
اگر كسی بطور دائم از آنچه كه پیرامونش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه كند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی كه پیدا می كند از گرفتار شدن از هلاكت نجات پیدا كند.حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند : ف ی كلّ اعت بار است بصاأ (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنی بصیرتی است.و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دوام ال اعت بار یؤدّ ی لی ال است بصار (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص 472(
7.ذكر و یاد الهی
از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذكر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند: من ذكر اللّه استبصر (تصنیف غرر الحكم و درر الكلم ص : 189) یعنی هر كه یاد كند خدا را بصیرت یابد.
8. پیمودن مسیر اهل بصیرت
به عنوان نمونه یكی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد .
بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی كه موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا كرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم .
راه دست یابی به بصیرت
چنان كه گفته شد برای دست یابی به بصیرتی چنین تاثیرگذار درشخص و جامعه ورفتارهای فردی و اجتماعی، می بایست ابزارهای درست و مناسبی چون چشم و گوش و مانند آن را داشت، چنان كه لازم است از قلبی سالم و سلیم بهره مند بود؛ زیرا اگر قلب آدمی، بیمار و دارای پرده هائی از شقاوت و قساوت و جهل و بی تقوایی باشد، هرگز نمی توان از این قلب، امید بصیرت و روشنگری داشت.
انسان برای این كه به بصیرت و روشنگری واقعی برسد می بایست با مهار نفس خود هرگونه پلشتی ها را از خود بزاید و تقوای فطری را پاس دارد. هنگامی كه تقوای فطری كه مقتضی پرهیز از هر پلشتی و پلیدی چون دروغگویی و پیمان شكنی و مانند آن است، در انسانی وجود داشته باشد، آن گاه است كه هدایت الهی از طریق وحی و الهام در وی تأثیرگذار خواهد بود و اهل ایمان به خدا و پیامبر(ص) و قرآن می شود و درهای بصیرت بر روی وی گشوده می شود و چشم و دلش به گونه ای دیگر به مسایل می نگرد و تحلیل و تبیین كرده و توصیه هایی را صادر می كند.
از نظر قرآن بصیرت و روشنگری، بینش و نگرش درست و صحیحی است كه آدمی با این امور می تواند آن را به دست آورد؛ بنابراین كسانی كه به وسیله اعضا و جوارح خویش تنها در اندیشه پاسخ گویی به خواسته های نفسانی هستند و یا پلشتی ها و پلیدی ها برای آنان معنا و مفهومی ندارد، نمی توانند به بصیرتی دست یابند كه حقایق را بر آنان منكشف سازد و آنان را نسبت به كار درست از نادرست آگاه و هوشیار كند و قدرت تشخیص شان را افزایش دهد و در نهایت از كار نادرست باز دارد.
خداوند در آیه 203 سوره اعراف به ایمان به عنوان مهم ترین عامل دست یابی انسان به قدرت تشخیص حق از باطل و درست از نادرست یعنی بصیرت اشاره می كند و در ادامه در آیه 201 همین سوره تقوا را از مهم ترین عوامل تحقق بخش بصیرت و روشن دلی در آدمی برمی شمارد.
البته هرگز نمی توان نقش بینش را در نگرش ها و افكار و اندیشه های آدمی نادیده گرفت. از این رو خداوند پس از ایمان كه امری بینشی و نگرشی است به مسئله شناخت نسبت به آخرت و ایمان به آن در تحقق بصیرت آدمی اشاره می كند و دنیاگریزی و آخرت گرایی در افراد را عاملی مهم در تحقق بصیرت برمی شمارد. (ص آیات 54 و 64(
از دیگر علل و عواملی كه در این مسئله مهم و اساسی است می توان به عبرت گیری از مسایل جهان و هستی اشاره كرد. تأكید خداوند برتوجه به آیات و نشانه های الهی از آن روست كه انسان با تحلیل آن ها می تواند نسبت ها را به درستی به دست آورد و در یك آزمون خطا و تصحیح، تجربیات بسیار مفیدی را در زمینه های مختلف كسب كند.
بسیاری از مردم در یك فرآیند، به بصیرت دست می یابند، زیرا بصیرت از اموری نیست كه ناگهان تحقق یابد، بلكه در یك فرآیند با علل و عوامل مختلف در انسان پدیدار می شود كه در این میان نمی توان نقش مهم نشانه ها و نشانه شناسی را نادیده گرفت. از این رو توجه به آیات و نشانه های الهی در هستی از هر نوع و جنسی در آیات 2 و 12 سوره ذاریات و نیز آیات 6 تا 8 سوره ق مورد تأكید قرار گرفته است.
انسان با تحلیل دقیق داشته های خودشان كه از آن به آیات انفسی یاد می شود و داده های بیرونی كه از آن به آیات آفاقی یاد شده است، می تواند امیدوار باشد كه به یك شناخت یقینی برسد.
هرچه تفكر و دقت در آیات انفسی و آفاقی و نشانه شناسی در انسان، قوی تر شود، دقت و تأمل و تحلیل وی نیز افزایش می یابد و یقین او از علم الیقین حصولی به عین الیقین شهودی و حق الیقین حضوری می رسد. به این معنا كه نهایت تفكر و اندیشه در آیات انفسی و آفاقی، درك حضوری و دانش وجودی است كه دیگر این دانش جزو ذات وی می باشد.
بر این اساس هر كسی باید در مسایل زندگی از امور اجتماعی و سیاسی خویش چنان دقت و توجه داشته باشد كه بتواند از راه نشانه ها، حقیقت را كشف و شهود كند و در ادامه با تقوای سیاسی در مسیر آن گام بردارد. كسانی كه از هیچ نشانه كوچك و جزیی نمی گذرندو آن را در یك پازل دسته بندی می كنند و در جای مناسب قرار می دهند، می توانند در نهایت، تبیین درستی از مسئله بیابند و واقعیت امور پوشیده را بر خود آشكار سازند. گاه یك فتنه می تواند این پازل هایی كه در سایه روشن های تردید قرارگرفته است آشكار سازد و تصویری روشن از حركات و اقدامات و رفتارهای شخص و یا گروه ارائه دهد.
بارها دیده شده است كه اهل نفاق و كفر و شرك در این فتنه ها خود را لو داده اند؛ زیرا گمان برده اند كه موفقیت را در دست دارند و چهره واقعی خویش را آشكار می كنند و یا این كه حركت و رفتاری را از خود بروز می دهند كه می تواند به عنوان متغیر ربطی میان تمامی پازل ها و قطعات پیشین، معنایی را القا و روشن سازد.به سخن دیگر، فتنه ها فرصت های شناختی برای بسیاری از مردم نسبت به رهبران و نظریه پردازان و تصمیم گیران اصلی است كه همواره با درایت و كیاست معاویه ای و عمر و عاصی خواسته اند تا خود را مخفی و نهان كنند و اندیشه ها و افكار پلید خود را از انظار دور دارند. در این هنگام فتنه ها، همانند نوری در تاریكی، چهره واقعی خواص را نشان می دهد و بطلان همه یا برخی كارها و رفتارهایشان را برای توده های مردم آشكار می سازد.
بنابراین مهم ترین رفتاری كه از توده های مردم انتظار می رود آن است كه در فتنه ها به نشانه ها توجه كنند، و با بهره گیری از اصول اساسی اسلام و قرآن، حق را از باطل باز شناسند و خواص و رجال سیاسی كشور را براساس آن معیار به ارزیابی نشینند و در نهایت، راه خویش را از گمراهان و منافقان جدا سازند.
در داستان حضرت امیرمؤمنان(ع) در جنگ صفین و فتنه بزرگ آن برخی از اهل تردید نمی دانستند كه حق با علی یا معاویه است؛ زیرا یك نشانه چون شهادت عمار به دست گروه باغی و طغیانگر، برای توده های مردم آشكار كرد كه معاویه بر باطل است. هر چند كه در آن زمان بسیاری از لشكریان معاویه با توجیه عمر و عاص فریب خوردند، ولی زنگارهای بسیار و پرده های استواری از دغل و تزویر و دروغ با شهادت عمار به عنوان یك نشانه فرو ریخت و از میان برداشته شد و اهل حق توانستند راه خویش را دریابند.
در حقیقت هر نشانه ای در هر فتنه ای برای توده های مردم می تواند به عنوان نشانه ای از درستی و نادرستی كس یا گروه و یا حكومتی باشد.
به هر حال داشتن بصیرت نیازمند اسباب و ابزارهای مناسبی است كه قدرت تشخیص آدمی را نسبت به حق و باطل برانگیزد و به وی توانایی دهد تا پس از شناخت، نسبت به آن واكنش درست و مناسبی انجام دهد و همانند بلعم باعوراها و یا سامری ها عمل نكند و همراه فرعون و طاغوت در صف استكبار و كفر و باطل نایستد.
نتیجه گیری
اگرچه برخورداری از بصیرت در تمام عرصه های زندگی الزامی است، اما در برخی عرصه ها ضروری تر به نظر می رسد. به همین دلیل است كه رهبر معظم انقلاب از لزوم بصیرت در شناخت دشمن و ترفندهایش سخن گفته و یادآور شده اند كه در دوران ممزوج شدن حق و باطل باید مراقب بود كه حق و باطل مشتبه نشوند و انجام هر حركت عمومی در وضعیت كنونی جهان براساس بصیرت باشد.
از نگاه ایشان حركت در جهان پیچیده امروز تنها با بصیرت امكان پذیر است، چراكه ملت ها تنها با بصیرت می توانند به حقوق خود دست یابند. شناخت موانع راه، شناخت راه های جلوگیری از موانع و شناخت راه برای برداشتن موانع نیز تنها با بصیرت میسر خواهد بود. به همین دلیل است كه رهبری انقلاب به بصیرت یافتن در هدف و وسیله به منظور تغییر رفتارها تأكید دارند.
انتخابات، روشن كردن مرزهای خودی از دشمن و دفاع از دین، بزنگاه هایی هستند كه از منظر رهبری بیش از هر زمان دیگری نیاز به بصیرت دارند؛ البته ایشان انتخاب رهبر از سوی مجلس خبرگان رهبری، احقاق حقوق مردم در دستگاه قضایی و مناسك حج را نیز از این دست بزنگاه ها می دانند.
آنچنان كه پیروزی انقلاب اسلامی ایران از جمله ثمرات حاصل از بصیرت بوده، انتخاب نامزدهای اصلح از سوی مردم در هر انتخاباتی اعم از ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و… نیز تداوم بخش این راه بوده است. به همین دلیل است كه همواره رهبری انقلاب، مردم را به برخورداری از بصیرت در این انتخاب ها توصیه می كنند. ایشان فرمودند: «ملت ایران وقت انتخابات كه می رسد، احتیاج به بصیرت دارد. نگاه كند ببیند دشمن چه موضعی در قبال این حركت عظیم مردمی گرفته است. مردم باید حواس خود را جمع كنند تا درست تصمیم بگیرند.»
واكنش مناسب مردم به تبلیغات هسته ای و شكست دادن دشمن در تضعیف قوا و رابطه ملت با مسئولان نیز از دیگر ثمرات حاصل از بصیرت است كه رهبر معظم انقلاب در طول سخنرانی هایشان بارها بر آن تأكید كرده اند.
بنابراین اگر امروز سخنان رهبری را فهمیدیم و عمل كردیم و قدر ولایت را دانستیم، آنوقت می توان گفت كه بصیرت پیدا كرده ایم.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط شاهنده قوزلو در 1395/10/26 ساعت 08:26:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |