اربعین
یکشنبه 95/08/23
امام مهدی عجل الله تعالی :
لأَندُبَنَّكَ صَباحاً و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً.
هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك، خون مى گريم.
بحار الأنوار(ط-بیروت) ج 98 - ص 238
اربعین
یکشنبه 95/08/23
چند حدیث در مورد اربعین حسینی ع
بسم الله الرحمن الرحیم
قال ابومحمد الحسن العسکری(ع): «عَلاماتُ المُؤْمِنِ خمْس: صَلاةُ الْخَمْسِین، وَ زِیارَةُ الْأرْبِعَینِ وَ التَّخَتُّمُ فِی الْیمِینِ، وَ تَعفیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم؛
امام حسن عسکری(ع) فرمود: نشانههای مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز (نماز یومیه و نمازهای نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاردن، بسمالله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن»
(وسایل الشیعه/ج10/ص375)
قال ابوجعفر(ع): «زِیارَةُ قَبْرِ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ زِیارَةُ قُبُورِ الشُّهَداءِ وَ زِیارَةُ قَبْرِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی(ع) تَعْدلُ حَجَّةً مَبْرُورَةً مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ؛
گناه
یکشنبه 95/08/23
- رفع غفلت و کسب آگاهی:
اصلی ترین روشی که اسلام در مورد ساخت و ساز انسان و تهذیب نفسانی و اعتقادی و عملی او پیشنهاد نموده است استفاده از همین روش علم درمانی است . اگر در اسلام علم و دانش فریضه شمرده شده است و آیات و روایات وارده در فضیلت علم و عالم افزون از هر باب دیگری است , به خاطر همین است که راه اصلی معالجه ی امراض آدمی از طریق علم و آگاهی میسر است , همانگونه که ریشه ی تمامی بیماریها, شوربختی ها و شقاوتمندی انسان در جهل و بی خبیری او می باشد.
سخن بزرگان
شنبه 95/08/22
کتاب یک غذاست؛ یک غذاى روح است؛ یک نوشیدنى روح است و چنانچه مقوّى باشد، روح را تقویت مىکند. مقام معظم رهبری
خاطره بزرگان
شنبه 95/08/22
خاطره ای از رهبر انقلاب
رهبر فرزانه انقلاب با توصیه به کتاب خوانی، خاطره ای درس آموز بیان کرده است: «می خواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است: کسانی که وقت های ضایع شونده ای دارند، مثلاً به اتوبوس یا تاکسی سوار می شوند، یا سوار وسیله نقلیه خودشان هستند و دیگری ماشین را می راند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر می برند و به هر حال، اوقاتی را در حال انتظار به بی کاری می گذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. … بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم؛ البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم. … وضعیت و فضای اتوبوس های آن روزگار برای ما خیلی آزار دهنده بود و نمی توانستیم تحمل کنیم. دلم می خواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت گذراندم، احساس نمی کردم ضایع می شود… ؛ چون کتاب می خواندم. در منزل خود من، همه افراد بدون استثنا هر شب در حال مطالعه خوابشان می برد. خود من هم همین طورم. نه اینکه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد؛ مطالعه می کنم تا خوابم می آید، کتاب را می گذارم و می خوابم».